پایگاه اینترنتی رسمی علی کریمی

:.علی کریمی:. .: Ali Karimi :.

پایگاه اینترنتی رسمی علی کریمی

:.علی کریمی:. .: Ali Karimi :.

على کریمى: در بهترین شرایط بایرن در بیمارستان بسترى بودم

على کریمى، بازیکن یکى دو سال گذشته نیست. دیگر بازیهاى جادوگر مثل سابق نیست که ازتماشاى آن لذت ببرى. دیگر ۹۰ دقیقه پاى تلویزیون میخکوب نیستى تا ببینى مدافعان یکى پس از دیگرى ازجلوى شماره ۸ کنار مى روند. دلمان براى دریبلها، فریب دادن ها، استارت ها و گلزنیهاى جادوگر آسیا حسابى تنگ شده است. شاید دیگر به شماره ۸ نبایدگفت جادوگر زیرا او از جادوگر بودنش فاصله گرفته و دوران افت را سپرى مى کند.این روزها هواداران فوتبال در ایران خیلى باید خوش شانس باشند که بازیکنشان را حتى روى نیمکت بایرن مونیخ ببینند. نیمکت نشین هاى شماره ۸ آن قدر ادامه پیدا کرد تا این که زمزمه جدایى او نیز شنیده شد. در این مطلب نگاهى مى اندازیم به آخرین وضعیت هافبک ایرانى بایرن مونیخ.«ابوالفضل جلالى» مدیر برنامه هاى کریمى در خصوص انتقاداتى که در مطبوعات ایران از این بازیکن شنیده مى شود گفت: روزنامه هاى ایران بیش ازحد روى کریمى زوم مى کنند.

 
 فوتبال ایران این همه لژیونر دارد اما فقط چسبیده اند به على کریمى. به هرحال کریمى هم بازیکن است و مثل همه فوتبالیست ها فراز و نشیب دارد اما همه منتظرند تا یک سوژه ازعلى کریمى بدست آورندتا هر روز در موردش مطلب بنویسند.وى افزود: هر روز ۲۰ خبرنگار به من زنگ مى زنند و مى گویند چرا کریمى در فلان مسابقه بازى نکرد و من هم باید روزى ۲۰ بار حرفهایم راتکرار کنم. هر روز على کریمى را به یک تیم جدید مى فرستند و مى گویند در بایرن مونیخ مشکل دارد و در حالى که اصل موضوع چیز دیگرى است.على کریمى بااشاره به مصدومیت طولانى مدت خودگفت: سال اولى که به مونیخ آمدم۲، ماه سخت ترین تمرینات بدنسازى را پشت سر گذاشتم. بعد از آن هم حدود ۳۰ بازى دوستانه انجام دادیم که همه این مسایل باعث شد آمادگى بسیار زیادى داشته باشم. ثمره آن هم حضور در بیش از ۲۵ بازى بایرن مونیخ بود که قراردادم را به صورت اتوماتیک وار تمدید کرد. نتیجه سختى هایى که کشیدم، حضور درترکیب تیم بود اما شرایط امسال خیلى فرق داشت.وى افزود: امسال زمانى که بازیکنان کارهاى قبل از فصل سال پیش را انجام مى دادند، من در بیمارستان بسترى بودم. استخوان پایم شکست که جاى آن پیچ و مهره گذاشتند. به محض این که کمى وضعیتم خوب شد درجام جهانى بازى کردم که همین موضوع باعث شد دوباره پایم درد گرفته و بهبودم به تأخیربیفتد.پارسال روزى ۶ ساعت قبل از شروع فصل تمرین مى کردم اما امسال به جاى بدنسازى، روى تخت بیمارستان خوابیده بودم. بعد از ۶ ماه مصدومیت، زمان زیادى باید بگذرد تا دوباره روزهاى خوب را تجربه کنى.

 
 دایسلر یک سال از فوتبال دور بود تا این که دوباره بازگشت یا همین فیلیپ لام که حالا خیلى خوب بازى مى کند ۲ سال به خاطر مصدومیت خانه نشین بود. با این شرایط نباید انتظار داشت مثل سال گذشته براى بایرن بازى کنم.شماره ۸ بایرن مونیخ با رد شایعه اختلاف خود باماگات گفت: این حرفها کذب محض است. درتیم ملى هم صد در صد آماده نبودم اما قلعه نویى مرا بیرون نکشید. البته نسبت به سایر بازیکنان چیزى کم نداشتم و چندین پاس خوب دادم. این که مى گویم صد در صد نبودم، به نسبت بازیهاى خودم در جام ملتهاى آسیاى دوره قبل است. به خاطر مصدومیتم هنوز کاملاً سرحال نیستم و این ربطى به اختلاف با ماگات ندارد.کریمى درموردعملکردش در بازیهاى ملى اظهار داشت: بازى آخر مقابل کره جنوبى را ببینید. چندین پاس خوب دادم. نمى توانید بگوییدکریمى ضعیف بود زیر این حرف دور از انصاف است. باوجود شرایطى که دارم خیلى هم خوب کار کردم و مى توانم بگویم جزو بهترین ها بودم.مدیر برنامه هاى کریمى درخصوص پیشنهاد باشگاههاى عربى مبنى بر جذب این بازیکن اظهار داشت: تمام تیمهاى عربى، على را مى خواهند. از قطر، کویت و امارات دنبال او هستند. چندباشگاه اماراتى به خود من زنگ زدند و پیشنهادشان را در مورد على ارایه کردند اما قرارداد او با بایرن مونیخ تا پایان فصل است و فعلاًنمى توان هیچ حرفى زد. بدون شک اگر کریمى از بایرن جدا شود،نمى رود خانه اش بخوابد.جلالى افزود: مى توان گفت کریمى با بایرن به بن بست رسیده است. این احتمال وجود دارد که على قبل از پایان فصل از بایرن جدا شود. باتوجه به وضعیتى که او دارد و علاقه شخصى اش، احتمال این که در امارات به فوتبالش ادامه دهد زیاد است. صحبتهایى انجام شده که على از بایرن جدا شود اما هنوز هیچ چیز مشخص نیست.

ستاره‌ای که باید دوباره بدرخشد

درباره علی کریمی، تمام حرف را خود علی کریمی زده است:خوب نبودم اما بد هم بازی نکردم. و ما از علی کریمی انتظار داریم خوب هم باشد و بهترین بازی را انجام بدهد چه برای تیم ملی و چه برای بایرن مونیخ. اشکال بزرگ بازی علی کریمی، بی‌اشتهایی اوست. او میل به شرکت بیشتر در بازی را ندارد. علی گرم و پرحرارت بازی نمی‌کند. او در جریان بازی همه آنجاها که باید باشد، نیست. انگار قرار است بعد از هر بازی- که این روزها و از ماه‌ها پیش انجام می‌دهد- بلا‌فاصله در دو بازی دیگر هم شرکت کند. 

علی کریمی را در حالی می‌بینیم که انگار دارد انرژی‌اش را ذخیره می‌کند و این ربطی به چند و چون بازی کردنش با توپ ندارد. در اصل بازی بدون توپ علی اشکال دارد. از این بابت، کریمی را در روزهای اول که با پیراهن بایرن مونیخ می‌دیدیم بیشتر می‌پسندیدیم. 
علی کریمی را در حالی می‌بینیم که انگار دارد انرژی‌اش را ذخیره می‌کند و این ربطی به چند و چون بازی کردنش با توپ ندارد. در اصل بازی بدون توپ علی اشکال دارد. از این بابت، کریمی را در روزهای اول که با پیراهن بایرن مونیخ می‌دیدیم بیشتر می‌پسندیدیم. 

در بازی علی کریمی، چون به توپ می‌رسد پیشرفتگی دیده می‌شود. کریمی دیگر به دریبل‌زدن برای انجام کاری که مورد نظر خود اوست احتیاج ندارد. او قادر است به واسطه آموزه‌های مونیخی، در کمترین زمان توپ را به همبازیان خود بسپارد. کریمی علا‌وه بر این یک پاسور ساده هم نیست، او به لطف تکنیک و هوش سرشارش، بازی را وارد فاز بالا‌تری می‌کند و این مهم را با یک پاس به ظاهر ساده انجام می‌دهد اما لحظه‌شناسی و «به موقع» بودن، مهم‌ترین ویژگی حرکت اوست. 

اشکال کار کریمی از این لحظه آغاز می‌شود:او پاس می‌دهد و بازی را از جانب خودش تمام شده می‌داند.او پاس می‌دهد و منتظر بازی دیگران در جای خود، بی‌حرکت یا در محوطه‌ای به شعاع کم، بسیار کم‌حرکت می‌ماند. به همین سادگی، او خودش را از بازی خارج کرده و تمام ویژگی‌هایش را حبس می‌کند. 



در نگاه اول، بازی علی کریمی مقابل کره شمالی یک بازی خنثی و کم‌اثر بود. در بازبینی فیلم بازی می‌بینیم که آش به این شوری هم نیست. او را می‌بینیم که پاس های زیادی می‌دهد که همه سالم و همه درست هستند اما علی کریمی در پاس دادن به اندازه علی کریمی فعال نیست. او انگار خودش را از بازی کنار می‌کشد که البته چنین نیست، یعنی این کنار کشیدن ارادی نیست، بلکه خصلتی است. اقتضای طبیعت <ندو>ی بازی‌اش همین است.

در بازی کریمی، ویرایش آلمانی و مونیخی را می‌توان به خوبی دید. او دیگر با توپ زیاد کار نمی‌کند. چون بدون توپ کم می‌دود و یواش می‌دود، در لحظه‌های خاصی در بزنگاه‌های کلیدی، حضوری ندارد و این تمام اشکال امروزی مردی است که باید بهترین بازیکن تکنیکی تمام قاره آسیا باشد.کریمی، امروز نیازی به استفاده از تکنیک والا‌ و مهارت تکنیکی‌اش ندارد اما او باید با همین دو حربه(تکنیک و مهارت‌های تکنیکی) در هر حمله، برای تیم ملی - و برای تیم بایرن نیز- لحظه‌های خاصی پدید آورد. 

خلا‌قیت کریمی و بازی خودبه‌خودی و حرکات غریزی ‌او وقتی دور از توپ است و خود را در دسترس سایرین قرار نمی‌دهد، نه آن که به درد تیم نمی‌خورد که اصلا‌ً امکان بروز پیدا نمی‌کند.با علی کریمی باید حرف زد. بازی امروزه کم غلط او، نیاز به یک «اراده‌محوری» در خود او دارد.


کریمی باید بداند که چکارها از او سر می‌زند و چکارها را هنوز انجام نداده است. کریمی را باید به «چالش با خود» وا داشت. او باید درون فوتبالش را بکاود و از دل فوتبال کریمی - که هنوز یک دهم آن را عرضه نکرده است- چشمه‌های بیشتری را بیرون بریزد. درباره کریمی به سادگی نباید گذشت.

جدال کریمی برای سرگروهی

پایگاه اینترنتی باشگاه بایرن مونیخ در خبری کوتاه از علی کریمی، بازیکن ایرانی این تیم نوشت:« کریمی برای سرگروهی می‌جنگد.»

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این سایت در این گزارش نوشت:«علی کریمی و تیم ملی ایران چهارشنبه این هفته در تهران برابر کره‌ی جنوبی قرار خواهند گرفت. این دیدار در حالی برگزار می‌شود که هر دوی این تیم‌ها پیش از این به مرحله نهایی جام ملت‌های آسیا سال 2007 راه یافته‌اند. اندونزی، مالزی، تایلند و ویتنام میزبان این رقابت‌ها خوهند بود.

بازی ایران و کره تنها تعیین کننده سرگروه این رقابت‌ها خواهد بود. این آخرین دیدار مرحله‌ی انتخابی این تیم‌ها خواهد بود.

اکنون در جدول این گروه، کره‌ی جنوبی به لطف تفاضل بهترش (12+) در صدر جدول جای گرفته است و ایران با چهار اختلاف فاصله و تفاضل گل 8+ در مکان دوم قرار گرفته است. این دو تیم از نظر امتیاز وضعیت مشابهی دارند.

جادوگر هیچ جا نمى رود

ماگات: کریمى ، قربانى بازى تهاجمى بایرن شده است!
حضور اندک على کریمى، بازیکن ایرانى بایرن مونیخ در بازى هاى این فصل این تیم باعث به راه افتادن شایعه هایى درباره  فروش این بازیکن در پایان فصل شده بود.برخى منابع از جدایى کریمى در پایان نیم فصل بوندس لیگا و پایان سال جارى خبر داده بودند، اما فلیکس ماگات سرمربى بایرن مونیخ در آخرین اظهارنظر خود اعلام کرد که قرار نیست ترکیب بایرن در زمستان تغییر کند: «ما به لحاظ بازیکن بسیار خوب هستیم و تنها باید هماهنگى دفاع و حمله را نسبت به آنچه تاکنون نشان داده ایم بیشتر و بهتر کنیم.»روزنامه Tagesspiegel در واکنش به این اظهار نظر در مقاله اى به انتقاد از کادر بایرن پرداخت و نوشت: «بایرن ذخیره هاى قدرتمندى ندارد. در بازى لیگ قهرمانان اروپا مقابل اسپورتینگ لیسبون روشن شد که ماگات به على کریمى و خولیو دوس سانتوس تنها براى زمانى از بازى و نه تمام آن اطمینان دارد.

ali karimi.jpg

 بایرن باید تقویت شود.»پایگاه اینترنتى OVb - online در گزارشى از شرایط بایرن به کریمى اشاره کرد و نوشت:« نیمکت بایرن به ندرت این گونه ناشناس و غریبه بود. على کریمى و خولیو دوس سانتوس را همگان مى شناسند. البته در کنار این ۲ بازیکن حاضر در جام جهانى و براى ایران و پاراگوئه، بازیکنان غریبه اى جاى گرفته بودند که همگى از تیم زیر ۲۳ ساله هاى بایرن بودند.»ماگات درباره  علت نیمکت نشینى کریمى گفت:« کریمى و دوس سانتوس در حال حاضر تنها به دلیل آن که ما با ۳ مهاجم بازى مى کنیم، ناچار به نیمکت نشینى هستند. آنها قربانى بازى هجومى ما شده اند.»البته قرار نگرفتن این ۲ بازیکن تکنیکى در کادر بایرن در روزى که
ون بومل را به دلیل آسیب دیدگى در ترکیب نداشت شاید به نوعى بیانگر آن باشد که این ۲ بازیکن تکنیکى در برنامه هاى ماگات جایگاه ویژه اى ندارند.

درباره بازیکنى که قبلاً جادوگر بود !!!

کریمى باز هم برف باواریا را خواهد دید؟
کریمى برف باواریا را نخواهد دید» ... این جمله سردبیر نشریه کیکر آلمان یادتان هست که در اظهار نظرى عجولانه و پس از انتقال على کریمى از لیگ امارات به بوندس لیگا در مجله اش نوشته بود و ما چه قدر منتظر زمستان آلمان ماندیم و وقتى دانه هاى ریز و درشت برف در استادیوم ها مى آمد چقدر نیش خندهایى به آقاى سردبیر زدیم که: نکند اینکه مى بینى برف نیست آقا!
بله، زمستان باواریا على کریمى را دید یا برعکس. براى فصل اول درخشش خوبى هم بود و حتى در بعضى از بازیها از اول در ترکیب قرار مى گرفت، گل مى زد، رضایت کامل ماگات را در پى داشت و حتى مونیخى ها او را جانشین بالاک مى دانستند، نشان از شروع قابل تحسین جادوگر آن موقع آسیا در بوندس لیگا مى داد. اما حالا شاید متوجه اشتباه کوچک سردبیر کیکر بشویم. «کریمى برف دوم باواریا را نخواهد دید.» بله، شاید منظور این روزنامه نگار آلمانى این بوده و در پیدا کردن اول و دومش دچار خطا شده بود که شاید امسال زمستان مونیخ، هیچ اثرى از على کریمى ما نخواهد داشت. نمى دانیم همه چیز را به گردن آن مصدومیت لعنتى بیندازیم که یک فاصله چند فرسنگى بین على کریمى آن روز و على کریمى امرزو انداخت، یا باید غرور بیش از حد جادوگر سابق را نشانه رویم که از اوج پایینش آورد یا اشباع و بى میلى او را بزرگ کنیم یا ... سرانجام هرچه باشد و هر اتفاقى این بین افتاده باشد، على کریمى دیگر نه براى خودش على کریمى است نه براى ما. این را مى شد حتى از همین بازى اخیر تیم ملى فهمید. او هر ۲ گل تیم ما را زد، اما بازى بى تفاوت و نوع برخوردش پس از به ثمر رساندن گل ها که نشان از بى میلى شدید مى داد، نگذاشت مثل سابق او را دوست داشته باشیم.
Ali Karimi.jpg
حالا شاید وسوسه شویم و ادعا کنیم تیم ملى بدون لژیونرها و حتى على کریمى خیلى موفق تر از این است که نمایش مى دهد. اگر کریمى روزى تنها دلیل امیدوارى ما به تیم ملى بود، اگر روزى میلیون ها نفر دلهاشان را به ساق هاى او گره مى زدند و پوسترهایش را در اتاق ها و عکسش روى تى شرت ها غوغا مى کرد، حالا کمتر کسى است امیدش را به سمت او ببرد.
وقتى مى بینى فلیکس ماگات حتى نیمى از اعتقادى که به بازیکنان پیرش دارد به کریمى ندارد، وقتى یکى مثل حمید زیچ توى تیم هست و على نه، وقتى در ۱۰ بازى فصل فقط ۴۰-۵۰ دقیقه بازى کند و البته وقتى این بازیهاى ضعیف را از او در رقابت هاى ملى مى بینیم، حتماً ته دلمان مى آید چه زود کریمى تمام شد و چه زود على از میان ستاره هاى محبوبمان رفت. (آیا این آخر داستان است؟) وقتى مى شنویم او دوباره مى خواهد به لیگ سهل و آسان امارات برگردد، وقتى مى فهمیم او در گفت وگو با یکى از بازیکنان شاغل در لیگ امارات و در جواب این پرسش که «چه کنم زودتر به اروپا بیایم» گفته است: «مى خواهى اینجا بیایى چه کار؟ همان جا بمان و راحت بازى کن و پول در بیاور و زندگى با شیوخ عرب را بچسب که توى اروپا پدر آدم را در مى آورند!» و وقتى بى میلى هاى او براى قرار گرفتن در ترکیب اصلى بایرن را مى بینیم، قبول کنید جز تکان دادن سر و پیدا کردن جانشینى براى دوست داشتن راهى نخواهیم داشت.
نمى دانم مشکل على کریمى چیست، اما مطمئنیم فیزیکى نیست. نمى خواهم اداى این روان شناس ها را دربیاورم، اما یکى باید به على کمک کند که او حتماً مشکل فکرى (Mental) دارد. او فکرش را باید عوض کند، طرز تلقى اش از آینده فوتبالى و اندیشه هایى که امروز دارند او را به خاموشى کامل مى برد. آن لگدى که او زیر ساک زد نه فشار عصبى بود و نه ناراحتى از تعویض. رفلکسى بود که عذاب فکرى و اندیشه هاى نگران کریمى را به یکباره نشان داد بى آنکه خودش انتظار داشته باشد.
در این شرایط اگر یکى على کریمى را کمک نکند شک نکنید این ستاره خیلى زود نورش را از دست مى دهد که الان خیلى از آن را هم از دست داده است. رفتن او به سالزبورگ اتریش که گویا منظور نظر بایرن مونیخى ها هم هست، على کریمى را به یکى مثل امامى فر، پاشازاده یا امثالهم تبدیل مى کند که از یاد مى روند و فوتبال یادشان مى رود.
بازگشت او به لیگ امارات هم یعنى نابودى کامل و یکى باید اینها را به على بگوید. به جادوگرى که قاره اى به هنرنمایى هایش دل خوش کرده بود. یکى اینها را به على بگوید.