بلندترین و آخرین مصاحبه تفصیلی علی کریمی

نه! دیگرهیچ موقع امکان ندارد به تیم ملی برگردم!



http://www.parsfootball.com/thumbnail.php?file=Ali_Karimi_Interview_ParsFootball_NewsAgency_621461746.jpg&size=article_medium

علی کریمی:استقلال و پرسپولیس از لحاظ مالی خیلی ضعیف هستند/اگر زمان به عقب بر می گشت آدم خیلی از کارها که انجامشان داده است را مجددا انجام نمی داد /از اینکه از لیگ قطر و تیم السیلیه جدا شدم خیلی خوشحالم/نه! هیچ موقع امکان ندارد به تیم ملی برگردم!/اگر می خواهیم به جام جهانی صعود کنیم، نباید هیچ حریفی دست کم بگیریم/می خواستم به کمک یکی از آشناهایم در تیم ملی باشم که ایویچ نگذاشت! /مربی پروجا یک مرد کچل بود!/به نظر من برنامه 90 به نفع فوتبال کشورمان حرکت می کند


http://www.parsfootball.com/gallery/generators/preview.php?imageid=1077

17 آبان ماه امسال که گذشت محمد علی کریمی بازیکنی که القاب فراوانی همچون جادوگر , پیکاسو و مارادونای فوتبال آسیا را یدک می کشد سی امین سالروز تولدش را جشن گرفت. او که متولد سال 1357 است حالا در سن 30 سالگی اتفاقات تلخ و شیرین متفاوتی را پشت سر گذاشته است, اما اتفاقات مهمی که طی این چند مدت در رابطه با علی کریمی در جامعه ورزش کشور مطرح شده است ما را بر آن داشت تا به سراغ وی برویم و مصاحبه ای تفصیلی از همه جا با وی داشته باشیم. البته اگر شما بدانید که کریمی در کل زیاد مصاحبه نمی کند و حتی دعوت ما را برای انجام این مصاحبه به صورت تلویزیونی برای پخش در برنامه های شبکه سوم رد کرده است بیشتر متوجه می شوید که فراهم آوردن امکان این گفت و گو پس از چندین روز رایزنی با آقای فاضلی مدیربرنامه های وی که ساکن آلمان هستند و آقایان مصطفوی , خوردبین , قطبی و روابط عمومی باشگاه پرسپولیس به همین سادگی که آن را مطالعه می فرمایید نبوده است. با او در مورد اتفاقات و ابهامات گذشته مثل خط خوردنش از تیم ملی به بهانه سفارشی بودن، علت عدم ترانسفرش به پروجا و اتلتیکو مادرید،علت برگشتنش به فوتبال ایران , برنامه 90 و ... صحبت کردیم. در بخشی دیگر از او درباره آینده خودش، سرانجام شرایطش برای بازگشت به تیم ملی که یک ملت را معطل خود نگه داشته است سوالاتی را مطرح کردیم و در قسمت دیگر از شرایط این روزهای تیم ملی و داستان صعود به جام جهانی به گفتگو نشستیم . اما در آخر از زندگی خصوصی اش و تصمیمات و تفکراتش برای آینده خودش ،"هاوش" و "هیرسا" سوال کردیم.صد البته به همان جهت که علی کریمی به ما اعتماد داشت و در این گفتگو شرکت کرد , با اینکه صدای این مصاحبه را نیز ضبط کرده ایم , از نگارش مطالبی که موجبات ایجاد سوژه و احتمالا مشکلاتی برای وی را فراهم می سازد , خودداری کرده ایم.با ما تا پایان این مصاحبه با علی کریمی ( که بی شک بلندترین مصاحبه ای است که تا به امروز با وی صورت گرفته است و بنا به ادعای خودش آخرین مصاحبه اش با رسانه ها است) همراه باشید.


ج: من هم مثل باقی بازیکنان از خیابان های آسفالته و زمین های خاکی که در فردیس کرج ( محل زندگی ام در کودکی) وجود داشت شروع کرده ام؛ بعد از طی مدتی هم به تیم پرسپولیس پیوستم و شروع فوتبالم به صورت حرفه ای به آن دوران مربوط می شود .

س: اصالتآ اهل کجا هستی؟

ج: شمال کشور، پاشاک در استان گیلان که تقریبآ اطراف لاهیجان است . اما من به شخصه در شهریار به دنیا آمده ام و در فردیس(مارلیک) کرج بزرگ شده ام و در حال حاضر هم در تهران زندگی می کنم. البته پدر و مادرم همچنان در فردیس کرج زندگی می کنند.

س: خودت از ابتدا پرسپولیسی بودی یا شرایط ایجاب کرد که به این تیم بپوندی؟

ج: من از اول پرسپولیسی بودم و خدا خواست که این اتفاق بیافتد و در این تیم مشغول به بازی شوم.در خانه من و دو تا از برادرانم از بچگی پرسپولیسی بودیم و با یکی دیگر از برادرانم که استقلالی بود همیشه کری داشتیم.


Interview with Ali Karimi -مصاحبه یاسر اشراقی سردبیر خبرگزاری پارس فوتبال با علی کریمی


س: وقتی که به بایرن رفتی آیا فکر می کردی دوباره به تیم پرسپولیس برگردی؟

ج:خب راستش فکر کردن راجع به آن سخت است. آن زمان هیچ کسی فکر نمی کرد که من به این تیم برگردم, اما از آنجا که پرسپولیس را از کودکی دوست داشته ام و روی این تیم تعصب دارم دوست داشتم که در پایان دوران بازی ام دوباره به ایران برگردم و در این تیم بازی کنم و در همین تیم از دنیای فوتبال خداحافظی کنم.

س: به نظرت تیم امسال چطور نتیجه گرفته و این تیم با آن تیمی که تو آخرین بار در زمان مربیانی چون آقای پروین در آن حضور داشتی چه تفاوتهایی دارد ؟

ج: خب بالاخره الان خیلی از تیمهای لیگ برتر فوتبال در ایران پیشرفت کرده اند . صد البته آن زمان که حدودا به هفت - هشت سال پیش بر می گردد سطح فوتبال تیمهای ایرانی همانند امروز نبود , اما خب نمی توان منکر شد که در آن زمان هم تیمهای بسیار خوبی در فوتبال ایران حاضر بوده اند. منتها در مجموع معتقدم تیمها و باشگاههای امروز فوتبال ایران وضعیت بسیار بهتری دارند و چه از لحاظ امکانات و چه از لحاظ مالی در شرایط بهتری قرار گرفته اند , تا حدی که خیلی از آنها می توانند بازیکنان اسم و رسم دار و البته تاثیرگذاری را جذب کنند.به همین خاطر در کل فکر می کنم امسال ما بازیهای بسیار سخت تری را نسبت به آن زمان در لیگ پیش رو خواهیم داشت.

س: یعنی فکر می کنی اگر این تیم حال حاضر پرسپولیس در برابرمثلا آن تیمی که با آن قهرمان شدید قرار بگیرد , برنده کدامیک از این دو تیم خواهند بود؟

ج: جواب دادن به این سوال به این سادگیها نیست. هم در آن زمان بازیکنان خوبی داشتیم و هم حالا و تنها شاید وقتی بشود جواب این سوال را دانست که امکان برگزاری چنین دیداری وجود داشته باشد.

http://www.parsfootball.com/gallery/generators/preview.php?imageid=1070


س: نظرت در مورد لیگ برترایران را تقریبا گفتی. اما در مجموع چه تفاوتی میان آن و لیگهای مطرح می بینی و در مقایسه سطح آن با لیگهایی مانند امارات و قطر آن را در چه اندازه از کیفیت می بینی ؟این را حالا که زخم خورده لیگ کشورهای حاشیه خلیج فارس هستی می پرسیم تا ببینیم نظر فعلی تو نسبت به لیگ این کشورها چیست؟

ج: نه! چه کسی گفته من زخم خورده لیگ قطر هستم؟

س: حالا به این سوال بعدا می رسیم. فعلا جواب این سوالها را بده...

ج: خب ! این درست که لیگ برتر نسبت به گذشته پیشرفت کرده , اما باید بگویم ما هنوز تفاوتهای بسیاری با حتی لیگ همین کشورهای حاشیه خلیج فارس داریم که همه آن را مسخره می کنند. این درست که ما از لحاظ نیروی کار که همان بازیکنان هستند در شرایط بسیار خوب و در واقع عالی ای قرار داریم , اما از لحاظ امکانات از کشورهای اروپایی که جای خود دارد , حتی ئر قیاس با همین کشورهای حاشیه خلیج فارس که مدام از آن انتقاد می کنیم هم از جزئی ترین امکانات فوتبال همچون یک زمین تمرینی مناسب و ... بی بهره ایم. درصورتی که من مطمئنم اگر این امکانات بود ما می توانستیم به راحتی در جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم , اما با امکانات فعلی حتی گاهی از اوقات در همین آسیا چه باشگاهی و چه ملی به مشکل بر می خوریم.

س: پس قبول نداری که لیگ کشورهای حاشیه خلیج فارس باعث پسرفت استعدادهای ایرانی می شود و آیا فقط مسائل مالی برای برخی از بازیکنان مانند خودت که استعدادشان هزاران برابر ارزش بیشتری نسبت به آن مبالغ دارد توجیه مناسبی است که به لیگ این کشورها بروند؟

ج: خب ببینید! الان واقعا تیمهای ایرانی درست است که از لحاظ مالی پیشرفتهایی داشته اند اما آنها هم که خوب هستند و البته زیاد هم نیستند دولتی اند و بقیه تیمها حتی همین استقلال و پرسپولیس که در آسیا جزو محبوب ترین و شناخته شده ترین تیمها هستند خیلی از لحاظ مالی ضعیف هستند. اما حالا حتی اگر از مشکلات مالی هم بگذریم , دیگر نمی توان از کنار مشکلات نبود امکانات اولیه ای همچون زمین تمرین و زمین بازی گذشت. به نسل ما که قد نداد , اما امیدوارم این مشکلات برای نسلهای آینده فوتبال ایران حل شود , چرا که در آن صورت ما حرفهای زیادی برای گفتن خواهیم داشت.

س: گفتیم زخم خورده لیگهای همانند لیگ قطر هستی , اما منکر آن شدی , اما می خواهم بدانم حقیقت مشکل تو با تیمهای قطری چه بود؟الان اگر زمان به عقب بر می گشت , باز هم حداقل بعد از زمان حضور در بایرن راهی لیگ قطر می شدی؟ و چرا حد اقل با توجه به اینکه در امارات به صورت غیر قابل اندازه و حدی دوست داشتند , به آنجا نرفتی؟

ج:زمان که به عقب بر نمی گردد , چرا که اگر می شد که زمان به عقب برگردد , آدم خیلی از کارها که انجامشان داده است را مجددا انجام نمی داد . اما در کل در رابطه با مسائل مربوط به لیگ قطر باید بگویم که اگر مطلع باشید بازیکنان در لیگ قطر با تیمها قرارداد نمی بندند , بلکه با کمیته ملی المپیک قطر قرارداد می بندند و این کمیته است که تعیین می کند بازیکنان در چه تیمی حاضر باشند و بازیکن از خودش حق انتخاب ندارد.

س: این ماجرایی که می گویی آدم را یاد ازدواجهای سنتی در سالهای دور می اندازد که طرفین از خود حق انتخاب نداشتند و باید پای سفره عقدی اجباری می نشستند!

ج:بله! می گفتم...طبق همین قانون بود که کمیته ملی المپیک قطر من را به تیم السیلیه فرستاد. , اما من بعد از آنکه به این تیم پیوستم , شرایط را اصلا مناسب ندیدم.(این تیم در سال گذشته در رده هشتم از دهم لیگ قطر قرار داشت). دنبال بهانه ای بودم تا ازاین تیم جدا شوم , اما خب چون با این تیم قرارداد داشتم نمی توانستم از این تیم جدا شوم. اما خوشبختانه بعد از آنکه تیم ما در اردوی آلمان حاضر شد و چند بازی تدارکاتی توام با شکستهای بد را پشت سر گذاشت , مربی ما از آنجا که تنها می توانستند یک بازیکن جدید جذب کنند به مسوولان تیم اعلام کرد که بیش از آنکه به مهاجم یا هافبک نیاز داشته باشد , به مدافع محتاج است , به همین جهت من هم از فرصت استفاده کردم و پس از صحبتهایی که با مسوولان باشگاه پرسپولیس داشتم , با همکاری مسوولان این باشگاه به تیم محبوبم برگشتم . در کل از اینکه از لیگ قطر و تیم السیلیه جدا شدم خیلی خوشحالم.

س: از وقتی به ایران برگشتی , اعلام کردی که برای یک هدف خاص به لیگ برتر و پرسپولیس بازگشته ای , اما این هدف همچنان مبهم است. نمی خواهی شفاف سازی کنی؟

ج: : خب ! بله من از همان اول این را گفتم و اینجا هم می گویم که به هیچ فردی در رابطه با آن هدفم چیزی نمی گویم.اگر توانستم به آن برسم که اعلامش می کنم و اگر نتوانم آن هدف می ماند بین من و خدای خودم!

س: هیچ کد و راهنمایی برای گشودن رمز این معما به ما نمی دهی؟

ج: نه! گفتم که الان نمی توانم از آن حرفی بزنم.

س:اشاره کردی که اگر زمان به عقب بر می گشت , خیلی از کارها بود که می شد انجامشان ندهی ! در کل فکر می کنی در طی سالیانی که از خداوند عمر گرفتی و در آستانه روز تولدت با تجربه امروزت کدام یک از تصمیم ها و رفتارهای گذشته ات را نمی بایست می گرفتی و انجام می دادی؟ مثلا آن تجربه تلخ به همراه تیم امید در جام دانهیل ویتنام به تاریخ 13 بهمن 77 که آن روز نحس باعث تباه شدن یکی از بهترین دوره های بازی ات شد.

ج: همانطور که اشاره کردید, مثلا اتفاقی که در تیم امید و در برخورد با کامیکاوا داور ژاپنی داشتم خاطره تلخی بود , اما الان باز هم خداوند را شاکرم که آن اتفاق در آن زمان و در آن سن و سال برایم رخ داد . چرا که آن واقعه برایم یک تجربه بسیار خوب بود و چه بسا اگر آن اتفاق در آن زمان جوانی برایم روی نمی داد , بعد ها و در زمان بسیار بدتری سراغم می آمد و عواقب بسیار بدتری برایم به همراه داشت, اما آن تجربه باعث شد من حواسم را در سالهای بعد بیشتر به رفتار و حرکاتم جمع کنم.به همین خاطر معتقدم که آن اتفاق هم یک خاطره تلخ و هم یک تجربه خوب بود.

س: حدود 20 روز قبل از آن اتفاق در ویتنام را یادت هست؟ منظورم 22 دی77 است که در دیدار پرسپولیس با تراکتور سازی ضربه ای به ناصر ساعی زدی که اگر داور تو را جریمه سخت تری می کرد و محروم می شدی ،شاید اتفاقات ویتنام پیش نمی آمد!

ج:به نظر من آن اتفاق یک اتفاق ساده بود که الان خیلی بدتر از آن در لیگمان شاهد هستیم که ممکن است حتی یک کارت زرد هم در پی نداشته باشد, اما خب برخی از مطبوعات هستند که می خواهند از کاه کوه بسازند. تازه من در آن بازی اخطار هم بواسطه آن حرکت گرفتم.

س: اتفاقات تلخ دیگری که حالا از انجام دادن آن پشیمان هستی به یادت می اید؟

ج:خب! اتفاقات دیگری هم بوده...

س: مثل همین تجربه رفتن به السیلیه قطر ...

ج: ببینید ! آدم در آن موقع یک تصمیمی می گیرد و برای آن تصمیم فکر هم می کند , اما خب از همه چیز که خبر ندارد . اما مساله آن اتفاق به همراه تیم امید در ویتنام بحث دیگری داشت.

س: کمی به گذشته برگردیم؛ به زمانی که ایویچ سرمربی تیم ملی بود . ماجرای اصلی چه بود؟ رفتی اما نشد که بشود.صحبت هایی می شود در این رابطه که به عنوان یک بازیکن سفارشی به تیم ملی دعوت شده بودی! اصل داستان چه بود؟

ج: من آن زمان به تیم دعوت نشده بودم اما می خواستم با کمک یکی از آشنایان در تمرینات تیم ملی شرکت کنم که مربی وقت آقای ایویچ بازیکن جدیدی را نمی پذیرفت و همین شد که در جام جهانی حاضر نباشم.راستش من خودم هم اصلا به آن قضیه خوشبین نبودم و معتقدم شاید آن راه نیافتن به تیم ملی باعث شد که انگیزه های من برای پیشرفت و رسیدن به درجات بالای موفقیت خیلی بیشتر شود و همان انگیزه ها باعث شود به موفقیتهای امروز برسم و جایگاه خوبی برای خودم در فوتبال ایران پیدا کنم.

س: خب! تصور کنید آن دوران به تیم ملی دعوت می شدی و به همراه آن تیم به جام جهانی می رفتی، فکر می کنی می توانستی به تیم کمک کنی یا کار خاصی را در آن بازی ها برای تیم ایران انجام دهی؟

ج: نه! می گویم که فکر می کنم حتی اگر انتخاب هم می شدم، آنقدر هم به من بازی نمی رسید. چون آن زمان آنقدر بازیکنان خوب و آماده در تیم بود که فرصت به من نمی رسید ولی خب قسمت این گونه بود که آن زمان حتی در تمرینات هم شرکت نکنم و با شرایط خیلی بهتری به تیم بپیوندم!

س: می خواهیم نظرت را در رابطه با بعضی مصاحبه هایی هم که کردی بپرسیم. برخی مصاحبه ها مانند آن مصاحبه معروف راجع به فدراسیون و سازمان تربیت بدنی و یا مصاحبه قدیمی راجع به اینکه خدا دایی را بغل کرده است! باز این سوال را از تو می پرسیم که اگرزمان به عقب بر می گشت با توجه به تجربه ای که الان داری و ماجراایی که آن مصاحبه ها به همره داشت, باز هم چنین مصاحبه هایی را می کردی؟

ج: یک سوال از شما می پرسم!شما اگر رفتید و تنها یک مصاحبه که مستند باشد و مطمئن باشید که من خودم آن مصاحبه را کرده باشم را پیدا کنید که من آن را تکذیب کرده باشم , شما هر چه که بخواهید به شما می دهم!

س: منظورت را متوجه نمی شوم؟ من می گویم یعنی اگر زمان دوباره تکرار می شد, دوباره آن مصاحبه ها را انجام می دادی؟

ج: بله دیگر! منظور من همین است که همیشه هر حرفی که زده ام پای حرفم می ایستم و زیرش نمی زنم. این حرفهای من هم مطمئن باشید که از سر دلسوزی بوده است.

س: یعنی مثلا الان با توجه به نتایج مثبتی که فدراسیون فوتبال در عرصه فوتسال و تیم ملی نوجوانان و یا حتی تیم ملی کسب کرده و البته نتیجه نا امید کننده در رده جوانان و انتخاب این فدراسیون به عنوان بهترین فدراسیون فوتبال آسیا در سال 2008 میلادی, نظرت راجع به فدراسیون و ... همان موضع قبلی است؟

ج: همانطور که گفتم , من حرفهایم را زده ام و تمام آن حرفها هم نوشته شده و هم ضبط شده وجود دارد و من هنوز سر آن حرفهایم هستم.

س: راجع به آن مصاحبه در رابطه با دایی که گفته بودی خدا او را بغل کرده است... فکر نمی کنی اگر خودت کمی تلاشت را بیشتر می کردی و انگیزه هایت برای موفقیت خیلی زود تمام نمی شد , همان شانسی که در آن مصاحبه از آن صحبت کردی به سراغ تو هم می آمد و در خانه تو را هم می زد؟

ج:ببینید! اسم من بد در رفته که بازیکن بی نظمی هستم و ...

س:(حرفش را قطع می کنیم) بی نظمی را منظورم نیست! چرا که به شخصه چه خودم و چه دوستانم بارها گفته اند که در همه تیمها اولین نفری که بر سر تمرینات تیم از حدود بیشتر از یک ساعت قبل حاضر می شود تو هستی.

ج:خب! این را شما می دانید... اما در کل همانطور که گفتم اسم من بد در رفته به اینکه در کل یک بازیکن بی انضباط , بی انگیزه و تنبل هستم اما نمی گویم تک هستم ولی فکر می کنم کمتر کسی از هر نظری که اسم من بد در رفته همانند من چه تلاش , چه انگیزه و چه انضباط داشته باشد. می گویم ادعا ندارم که تک هستم اما جزو بهترینها هستم . در رابطه با حرف شما هم معتقدم شانس شانس است و هیچ ربطی به تلاش ندارد!

س: اما ببین! اگر من این را گفتم بر اساس یک جمله نغز و مثل معروف انگلیسی است که به این اشاره دارد که شانس همانجایی می رود که پشتکار و تلاش می رود.

ج: ما در ایرانیم و در انگلیس نیستیم که این مثل برای ما کاربرد داشته باشد.

س: خب یعنی مثلا در رابطه با موقعیت های فراوان و خوبی که برای پیوستن به تیمهای اروپایی داشتی چه جوابی داری که آن موقعیت ها همانند پیشنهاد 5 ساله اتلتیکو مادرید و یا تیم پروجا را به راحتی از دست دادی تا همه به تو انگ تنبلی و همانند آن را بزنند!

ج: من همیشه از قدیم این را قبل از رفتن به بایرن می گفتم که من هدفم از رفتن به اروپا پیوستن به تیمی است که مردم ایران از رفتن من به آن تیم واقعا لذت ببرند .

س: خب! فکر نمی کنی باید آهسته و پیوسته می رفتی و پله پله این مدارج را طی می کردی؟

ج: نه! چون من همیشه کارهایم به نحوی است که همیشه دوست دارم سریع به آن چیزی که دوست دارم برسم! خدا را هم شکر می کنم برخلاف تمام انتقاداتی که نسبت به حضور من در لیگ امارات می شد , از همان لیگ توانستم به تیم مطرحی همچون بایرن مونیخ برسم.

س: البته در رابطه با عدم پیوستنت به اتلتیکو مادرید صحبتهایی بود که آقای میرزایی در آن زمان رضایتی به بستن این قرارداد نداشت.

ج:درست است که مسائلی از این دست هم به جهت خوب نبودن شرایط قرارداد وجود داشت , اما حقیقت این بود که خودم با توضیحی که دادم زیاد راغب به حضور در این تیم نبودم.

س: اما یک مساله مبهم دیگر... در مورد انتقالت به تیم پروجا بود، آن روز ها می گفتند که مربی پروجا زن بوده است و ... داستان چه بود؟

ج: نه مربی شان زن نبود، اسمش یادم نیست ولی یک مرد کچل بود! این شایعه ها و صحبت ها اصلآ صحت نداشت و دوست ندارم در این رابطه صحبت کنم. (در آن زمان پس از آنکه علی کریمی در تمرینات پروجا ایتالیا شرکت کرد ، هیات مدیره وقت باشگاه به دلایل نا معلومی با پیشنهاد 2میلیون دلاری گائوچی مخالفت نمود! آن روزها شایع شده بود سر مربی پروجا یک زن است , شایعه ای که از بیخ دروغ بود و برخی همین را علت منع حضور کریمی در ایتالیا از سوی باشگاه عنوان کردند)

س: وقتی که به پرسپولیس آمدی , بعضی ها راجع به مبلغ مالی قراردادت با پرسپولیس بحثهای فراوانی به راه انداختند. شرایط را خودت برایمان بگو.( بنا به گفته هدایتی در مصاحبه ای که برای یکی از برنامه های تلویزیونی شبکه سوم با وی داشتیم , برای پیوستن کریمی به پرسپولیس, مسوولان این باشگاه برای گرفتن رضایت نامه وی , مبلغ 350 هزار دلار به کمیته ملی المپیک قطر پرداخت کرده اند و قرار است ماهی 7 میلیون تومان به وی پرداخت شود)!

ج:شما اگر مبلغ قرارداد من را با مبالغ دیگر رایج در فوتبال کشورمان مقلیسه کنید , فکر کنم من یکی از ارزانترین بازیکنان باشم.اصلا شاید نشود راجع به قیمت آن صحبت کرد!

س: بله! باید اعتراف کنیم که مبلغ قرارداد بازیکنی در استانداردهای علی کریمی در همین لیگ ما بسیار بیشتر از تو است!

ج:گفتن ندارد ! اما در فوتبال امروز کمتر کسی پیدا می شود که  بیاید برای آنکه به تیمش عشق دارد , از پول گذشت کند و با این شرایط برای تیمش بازی کند!

س:یک سوال کلیشه ای که امیدوارم کلیشه ای جواب ندهی! همه می خواهند بدانند نظر کلی علی کریمی در مورد علی دایی چیست؟

ج: ایشان بازیکن خوبی بوده اند و افتخارات زیادی برای کشورش کسب کرده اند و الان هم سرمربی تیم ملی هستند و برای ایشان آرزوی موفقیت می کنم.

س: خب از پرسیدن این سوال هدف داشتیم! تا به امروز اختلاف نظراتی بین تو و دایی مانند هر دو پرسناژ و شخصیت دیگری وجود داشته است. اما بعد از خداحافظی ناگهانی تو از تیم ملی تا همین چند هفته پیش اگر نگاهی بیندازیم , هر دوی شما نسبت به هم صحبتهایی توام با حسن نیت داشته اید. حتی یادمان هست تو قبل از آنکه اصلا علی دایی جزو گزینه های مربیگری تیم ملی باشد  به نفع او و شایستگی وی برای تصدی این پست صحبت کردی. بعد از نامه خداحافظی ات با وجود واکنشهای اولیه , دایی هم در برنامه پربیننده ای همچون نود , از تو و استعدادت خیلی تعریف کرد و حتی به صراحت گفت که تو بازیکن برتری از لحاظ استعداد و کیفیت نسبت به او بوده ای.یک مراسم آشتی کنان هم حالا با معایبی که البته داشت , با حسن نیت شما و آقای دایی برگزار شد و ... همه این مسائل باعث شد که حتی خود تو هم تلویحا از نظر قبلی ات منعطف تر نشان دهی و اعلام کنی که باید ببینیم اوضاع چه می شود... حتی مدیر برنامه هایت آقای جلالی هم از اقدام دایی برای از بین بردن این اختلافات هر چند به زعم شما ظاهری تمجید کرد. خلاصه اینکه الان بسیاری قبل از سکوت فعلی تو معتقد بودند که  شرایط به سمت بازگشت تو به تیم ملی سوق داده شده و همه هم دوست داشته و دارند , دوباره تو را در لباس سپید این تیم ببینند. نمی خواهی بدون اینکه یک جواب تکراری بدهی, در این مصاحبه  به همه ایرانیها یک خبر خوش بدهی و برای بازگشت به تیم ملی اعلام آمادگی کنی؟

ج: باید بگویم که من همچنان بر سر حرفهای قبلی ام هستم.

س: پس آن صحبت ها که گفته بودی باید ببینیم شرایط چه می شود چه بود؟

ج:شرایط که منظورم این بود که در حال حاضر با توجه به اینکه بهترین بازیکنان در تیم ملی هستند و فعلا نیازی به من نیست , از طرفی این بازیکنان مدتهاست که در اردوهای تیم بوده اند و برای تیم زحمت کشیده اند درست نیست که من یکدفعه به این تیم برگردم و جای آنها را بگیرم! از طرف دیگر الان از لحاظ بدنی در شرایطی نیستم که بتوانم هم برای تیم ملی بازی کنم و هم برای پرسپولیس به میدان بروم...

س:اینکه کاملا مشخص است که داری تعارف تکه پاره می کنی! برای اینکه صحت ادعای ما مشخص شود به من بگو که فکر می کنی الان آماده تری یا آن زمان که در اردوی اردبیل حاضر بودی؟ همان زمانیکه بعد از مصاحبه برعلیه فدراسیون خط خوردی؟ فکر می کنی آن موقع بیشتر می توانستی به تیم کمک کنی یا الان؟

ج: آن موقع که من اصلا مصدوم بودم و اصلا آماده نبودم...

س: خب همین دیگر! آن موقع که مصدوم بودی و آماده نبودی چطور از این حرفها نزدی و نگفتی که نمی توانی هم برای تیم باشگاهی ات و هم تیم ملی بازی کنی , چطور شد که حالا این حرفها را می زنی؟!

ج: خب اصلا آن وقت شرایطش فرق می کرد. آن موقع خواستند که من به آن اردو بروم و من هم رفتم تا یک موقع حرف و حدیثی و صحبتی پیش نیاید.

س: نمی خواهی بی خیال شوی و یک ملت را از انتظار کلافه کننده فعلی خلاص کنی؟ الان همه فقط منتظر بله گفتن تو هستند!

ج: مردم که لطف دارند و هر جا که آنها را می بینم شامل حال الطاف آنها شده و می شوم. اما...

س: یک کلام, ختم کلام...راحتمان کن! ممکن هست که یک زمان از این تصمیم کبری که گرفتی منصرف شوی و دوباره به تیم ملی برگردی؟

ج: ( خیلی قاطع) نه!دیگر هیچ موقع امکان ندارد!

س:نخیر! انگار مرغ تو یک پا دارد! حالا از خودت که فاکتور بگیریم نظرت در رابطه با حریفان ایران راه صعود به جام جهانی چیست؟

ج: امروز هیچ حریف آسانی وجود ندارد و همه حریفان سخت هستند. الان تیم ملی شرایط خوبی دارد .چرا که ما دو بازی خانگی مهم در برابر دو حریف اصلیمان کره جنوبی و عربستان را هم داریم و در صورت موفقیت در این دیدارها قطعا یکی از تیمهای صعود کننده به جام جهانی خواهیم بود.

س: به نظرت بهترین گروه بندی برای ایران چه می توانست باشد؟آن گروه یا این گروه؟

ج: از نظر من فرقی نمی کند با چه تیمی برای رسیدن به جام جهانی رقابت کنیم و اگر واقعآ بخواهیم موفق باشیم باید هر حریفی پیش روی ما قرار گرفت، شکست دهیم و تفاوتی ندارد این حریف چه تیمی باشد.معتقدم هر تیمی که تا این مرحله بالا آمده است حتما کار کرده و از قابلیت بالایی برخوردار بوده است به همین جهت نباید هیچ تیمی را دست کم بگیریم و می باید تا آخرین دقیقه تا آخرین حد توان بجنگیم تا امتیازاتی که لازم داریم بدست بیاوریم.

س: سقف و نهایت بازی خود را کجا می دیدی و هنوز می بینی؟ فکر می کنی باز هم می توانی به اروپا برگردی؟

ج: هیچ چیزی غیر ممکن نیست! اما فعلا که در خدمت تیم پرسپولیس هستم و باید تا آخر قرارداد صبر کنیم تا ببینیم چه پیش می آید؟

س: اگر بعد از پایان قراردادت، پیشنهادی از سوی تیمی اروپایی داشته باشی و از سویی دیگر دعوت به ادامه همکاری از طرف پرسپولیس، کدام یک را انتخاب می کنی؟

ج: خب صد درصد هر کسی شرایط را می سنجد و به بهترین پیشنهاد جواب مثبت می دهد.

س: خب بالاخره علاقه شخصیت چیست؟

ج: هر جایی که از همه نظر بهتر باشد و شرایط ایده آل تری وجود داشته باشد، مسلمآ آن جا را انتخاب خواهم کرد. اما باید بگویم همین پرسپولیس که آمدم از اروپا هم پیشنهاد داشتم , اما چون شرایطش آنی نبود که من می خواستم نبود , قیدش را زدم. اما برای سال بعد هیچ چیز را غیر ممکن نمی دانم.

س: علی کریمی در رویای خود، بازی در کدام تیم اروپایی را آرزو می کرده است؟

ج: هر بازیکنی دوست دارد در بهترین تیم بازی کند و فکر نمی کنم این علاقه ملاک باشد و باید دید چه تیمی از تو دعوت به بازی می کند!

س: خب این درست! ولی یعنی علی کریمی طرفدار هیچ تیم اروپایی نیست که دوست داشته باشد در آن بازی کند؟ ممکن است اصلآ این اتفاق روی ندهد، ولی به بازی کردن در آن تیم علاقه داشته باشی...

ج:: بله! اما این دیگر آخر خوش خیالی است که در فکر بازی کردن در آن تیمها باشیم.

س: دیگر زیادی شکسته نفسی می کنی! تو بازیکن کوچکی نبوده ای و نیستی ! بازی تیم ملی در برابر رم را که یادت نرفته که چطور تمام آن ستارگان را که مثلا از یک لیگ کاملا دفاعی محور بودند مثل آب خوردن دریبل می کردی؟

ج: آن مال جوانی هایمان بود و الان دیگر افتاده ایم روی سرازیری! من هم آدم خوش خیالی نیستم و اتفاقا همیشه نیمه خالی لیوان و جنبه منفی آن را می بینم که اگر طرف مثبت آن محقق شد که چه بهتر وگرنه که اگر نشد دیگر ناراحت نمی شوم!

س: یعنی چه آخر؟اینها که نشد جواب! یعنی ما باور کنیم که هیچ تیمی نبوده که تو حداقل با رویای بازی در آن در کودکی به خواب می رفتی؟

ج:خب چرا! مثلآ آ.ث میلان را از کودکی دوست داشته و دارم ولی این دلیل نمی شود که به این امید بنشینم که روزی در آن تیم ها بازی کنم.چون این عین خوش خیالی است.

س: در مجموع چه آرزویی داشتی که به آن نرسیدی و چه آرزویی داری که می خواهی به آن برسی؟

ج: آرزو در گذشته که فکر نمی کنم مانده باشد. چرا که تقریبا هر موفقیتی که می خواستم و هر افتخاری که دوست داشته ام از حضور در جام جهانی و انتخاب به عنوان بهترین بازیکن اسیا تا حضور برای دو فصل در بایرن مونیخ به عنوان یکی از بهترین تیمهای دنیا و ... به آن رسیده ام . نمی گویم که هیچ چیزی نمانده است اما تقریبا به هر آنچه که می شده به عنوان یک بازیکن آسیایی برسم رسیده ام . اما آرزویی که برای آینده دارم و الان تقریبا تنها آرزویم هست و می خواهم به آن برسم , همان هدفی است که از بازگشتنم به فوتبال ایران داشته ام.

س:یعنی همان مساله مبهمی که همه کنجکاوند بدانند! فکر کنم الان دیگر همه از زور کنجکاوی دارند می ترکند! اما اشاره کردی به تیم بایرن مونیخ... بسیاری اعتقاد دارند که با توجه به استعداد و تواناییهایت, باید به جایگاه بسیار بالاتری دست پیدا می کردی , اما گویا انگیزه هایت آنچنان که باید همچون استعدادت بالا نیست و خیلی زود اشباع می شوی.نمونه اش را حضور موفق اولیه در بایرن عنوان می کنند که در سال بعد اثری از آن موفقیتها دیده نشد.آیا این حرف ها را قبول داری؟

ج:این حرفها که همیشه بوده است! در رابطه با بایرن باید بگویم عده ای همان موقع بودند که جدای از این مسائل که گفتید, مشکل زبان را هم برای من مطرح می کردند , در صورتی که زبان فوتبال , یک زبان بین المللی است و حتی یک کرو لال هم اگر زبان فوتبال را بداند , می تواند به موفقیت برسد. متاسفانه عده ای در مطبوعات هستند که به جای آنکه بازیکنان لژیونر را برای موفقیتهای بیشتر تشویق کنند ایرادهایی همانند همان مسائلی که گفتید و یا این مورد که من گفتم مطرح می کنند.

س: اما فقط مطبوعات داخلی این گونه حرفها را نمی زدند و مثلا مجله کیکر نوشته بود که تو برف زمستان مونیخ را هم نخواهی دید!

ج:بله !این هم جالب بود... می گفتند من برف زمستان را نمی بینم , اما جالب است بدانید که من برف بهار آنجا را هم که اتفاق نادری هم هست را دیدم. من مشکلی که در بایرن داشتم در سال دوم و بعد از آن مصدومیتم بوجود آمد و اگر آن مصدومیت ناخواسته پیش نمی آمد شرایط من عالی پیش می رفت. تازه شما فقط من را نبینید. کل آن تیم در سال دوم حضور من مشکل داشت و به عنوان مثال تیم ما اصلا نتوانست بعد از مدتها به لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کند. در ضمن ما در نیمه راه مربیمان هم عوض شد و شما شرایط مثلا مسعود شجاعی را در اوساسونا بعد از تغییر سیگاندا و آمدن کاماچو ببینید بهتر متوجه منظور من می شوید. مسعود در زمان سیگاندا فیکس تیم بود , اما بعد از آمدن مربی جدید (کاماچو) حتی  جزو 18 نفر اصلی هم نبود و مدتی طول کشید تا دوباره خود را به مربی تحمیل کند.پس آن موقع باید می گفتیم شجاعی آماده نیست؟

س: یعنی اصلا وجود فراز و نشیب در روند فوتبالت را منکر می شوی و بحثهایی همانند اینکه زود اقناع می شوی و انگیزه هایت زیاد پابرجا نیست را رد می کنی؟ مثلا حضور بسیار موفق اما مقطعی در جام ملتهایت که اگر با دوران افت شدیدت در جام جهانی مقایسه کنیم اصلا با یکدیگر همخوانی ندارد!

ج: خب ! من اینطور این مساله را تفسیر می کنم که هر بازکنی دوران اوج و فرود و فراز و نشیب دارد و این برای هر بازیکنی پیش می اید.مگر می شود منی که موفق می شوم و به یک حد خوب می رسم امروز خوب باشم و فردا روز بیایم و بیحال باشم و انگیزه ای نداشته باشم! مگر این می شود؟ اصلا با عقل جور در نمی آید...منی که این شغلم است و تمام زندگی ام متاثر از آن است چطور ممکن است با آن اینطور برخورد کنم؟

س: می دانی ؟ ما این را از آن جهت عنوان کردیم که برخی از منتقدان و در عین حال طرفدارانت معتقدند که اگر علی کریمی کمی از پشتکار امثال دایی یا خیلی از افراد با پشتکار دیگر را داشت , با توجه به استعدادی که همه به آن اعتراف می کنند , می توانست خیلی بهتر و موفقتر از امثال پله و مارادونا هم باشد.

ج: من که خودم اصلا این را قبول ندارم!شما ببینید آن بازیکنان که تکرار شدنی نیستند. مگر جز این است که حتی دو انگشت شست یک انسان و حتی اثر انگشت دو نفر برادر دوقلو هم با هم یکی نیستند , پس مقایسه هر بازیکن با بازیکن دیگر از اساس اشتباه است.شاید یک سری فاکتورهای من شبیه فلان بازیکن باشد اما امکان اینکه تمام و کمال شبیه یک بازیکن بشوم را درست نمی دانم. در رابط با انگیزه و پشتکار هم همانطور که گفتم مطمئنم که هیچ وقت کم نگذاشته ام و همیشه تا آن حدی که در توان داشته ام و حتی بیشتر از آن را تلاش کرده ام , اما خب برخی از اوقات یک بازیکن در شرایط مختلف آن آمادگی همیشگی را ندارد ولی از بیرون اینطور به نظر می رسد که وی به فرض کم گذاشته است , در حالیکه من همیشه پیش وجدان خودم آسوده ام که تمام تلاشم را انجام داده ام.

س:یک نکته مبهم هنوز راجع به تو وجود دارد. برانکو و تو رابطه بسیار خوبی با هم داشتید. چه اتفاقاتی باعث شد حداقل در ظاهر در اواخر حضور برانکو در تیم ملی این روابط به تیرگی بینجامد؟

ج: به نظر من در جام جهانی هیچ اتفاق خاصی نیفتاد! یک سری حرف و حدیث ها در آن زمان مطرح شد که من نمی دانم از کجا بوجود آمد, اما من به شما می گویم که ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم!

س: یعنی قبول نداری تیم برخلاف جام ملتها همدل نبود؟ قبول کن آن وفاقی که در جام ملتها وجود داشت دیگر در جام جهانی از بین رفته بود ...

ج: من این را قبول ندارم! تیم همان تیم بود و همه رفتارهایشان مثل قبل بود , اما مشکل اینجا بود که اولا تیم برای جام جهانی آماده نبود و دوم اینکه چون تیم نتیجه گرفت این حاشیه ها و حرف و حدیث ها برای تیم در مطبوعات و رسانه ها عنوان شد. تفاوت تیم جام ملتهای چین و جام جهانی آلمان فقط در همان نتیجه گیری بود که ما در جام ملتها با بازیهای خوبی که داشتیم و در حالیکه حقمان قهرمانی بود سوم شدیم ولی در جام جهانی انتظارات را برآورده نکردیم. باز هم می گویم اگر تیم در جام جهانی نتیجه می گرفت , این مسائل هم عنوان نمی شد!


http://www.parsfootball.com/gallery/generators/original.php?imageid=1075


س: تا چند سال پیش همیشه 3 تفنگدار همراه هم و با هم بودند: علی کریمی، حامد کاویانپور و علی انصاریان. اما بعد از مدتی علی کریمی به امارات رفت و عنوان بهترین بازیکن آسیا را کسب کرد و بعد به بایرن رفت و حالا دوباره به پرسپولیس برگشته تا در مجموع بتوان گفت موفق بوده است، اما حامد کاویانپور بدشانسی آورد و مدتی طولانی مصدوم شد و بعد هم که حاشیه های مربوط به دوپینگ و ... گریبانش را گرفت و علی انصاریان هم که همچنان فوتبالش را در سطح بسیار پایینتری نسبت به آن زمان ادامه می دهد... فکر می کنی اصلا چه شد که کریمی به اینجا رسید اما آن دو تفنگدار دیگر نه...

ج: انسان از فردای خود خبر ندارد و هر اتفاقی ممکن است رخ دهد و امروز نمی شود آینده را پیش بینی کرد. خب هر کس سرنوشت خودش را داشت وقسمت ما را از هم دور کرد. آدم بالاخره پیش می اید که حتی از خانواده اش هم دور می شود.

س: هنوز هم آن رفاقت سابق را با هم دارید؟

ج: بله تا حدودی. البته نه مثل قدیم چون آن زمان اکثرآ در اردو ها و تیم با هم بودیم ولی خوب الآن در حد تلفن و گه گاهی با هم صحبت می کنیم...

س: اگر به فوتبال روی نمی آوردی، چه کاره می شدی؟

ج: راستش تا به امروز خیلی به این موضوع فکر کرده ام اما هنوز به نتیجه درست و حسابی نرسیده ام!

س: خب سوال را اینگونه مطرح می کنیم که بعد از فوتبال چه می کنی؟

ج: فوتبال همیشگی نیست و روزی همه این دوران تمام می شود. باید همان زمان(بعد از اتمام دوران بازیگری فوتبال) با توجه به شرایط دید چه می شود کرد...

س: مربیگری را انتخاب نمی کنی؟

ج: اصلا!! شاید قبال به فکرش بوده باشم , اما الان با توجه به تجربه ای که بدست آوردم و شرایطی که الان برای مربیان وجود دارد , اگر بخواهد اوضاع به همین منوال پیش برود , همان بهتر است که آدم اصلا به سمت مربیگری نرود.

س: در مصاحبه ای از قول مادرت عنوان شد که دوست داشته دکتر بشوی, خودت چقدر دوست داشتی به این خواسته مادرت جامه عمل بپوشانی و برای فرزندانت چطور؟

ج: خب... مادر و پدرها که همه دوست دارند فرزندانشان یا مهندس شوند و یا دکتر !! اما باید دید هر نفر در چه موردی استعداد دارد...

س: خودت دوست داشتی یک بازیکن موفق تحصیلکرده باشی؟

ج: چه کسی هست که از تحصیل بدش بیاید, اما هر کسی استعداد خودش را دارد. یکی به درد تحصیل می خورد و یک نفر هم در موقعیت دیگری استعداد دارد و در آن شرایط می تواند موفقتر شود.

س: در مورد آینده فرزندانت "هاوش" و "هیرسا" چطور؟ در این مورد فکر کرده ای؟ دوست داری آن ها هم به طرف فوتبال بیایند و هم تحصیلکرده شوند؟

ج: من سعی می کنم تمام شرایط را برایشان جهت رسیدن به موفقیتهای بیشتر فراهم کنم , بقیه دیگر به خودشان بر می گردد. اگر خودشان دوست داشته باشند و بتوانند که فوتبالیست تحصیلکرده بشوند , چرا که نه؟

س: اگر بخواهند، کمکشان می کنی؟

ج: به هر حال هر پدری فرزندانش را کمک می کند تا یشرفت کنند و من هم اگر کمکی از دستم بر بیاید، که حتمآ. اما شاید هم به رشته ای دیگر علاقه مند باشند...

س: "هاوش" یعنی فرستاده شده از سوی خدا؟ "هیرسا" چه معنایی دارد؟

ج: بله، "هاوش" یعنی بنده خدا یا فرستاده شده از سوی خدا، علاوه بر این نام یکی از پادشاهان ایران باستان هم "جمشید هاوش" بوده است. "هیرسا" هم یعنی پارسا و پرهیزگار.

س: رابطه علی کریمی با مطالعه چه طور است؟

ج: بعضی کتاب هایی که خوشم بیاید را می خوانم، روزنامه هم اگر وقت شود، می خوانم.

س: این اسامی را که می گویم . یک کلمه , عبارت و یا یک جمله کوتاه راجع به آنها بگو :

باقری:کانتونا  / عابدزاده:عقاب آسیا /دادکان: مدیر کاردان / کفاشیان:رییس فدراسیون / پروین:اسطوره پرسپولیس

س: به نظر خودت , رابطه ات با رسانه ها در طی این سالها چگونه بوده است؟برخی معتقدند رابطه خوبی با ذسانه ها نداری و عده ای هم می گویند که ارتباطت طی این سالهای اخیر بهتر شده است؟

ج: رابطه ام بد نبوده که بخواهد بهتر شود. من در کل همه می دانند بازیکنی بوده ام که خیلی کم مصاحبه می کنم و دوست ندارم که زیاد مصاحبه داشته باشم , اما این دلیل نمی شود که اینطور برداشت شود که رابطه ام با رسانه ها بد بوده است.اما خب این را قبول دارم که زیاد اهل مصاحبه نیستم.

س: در مجموع چقدر به نقش رسانه در حوزه های مختلف از جمله ورزش اعتقاد داری؟

ج: ببینید! آنها وظیفه سنگینی به دوش دارند و به همین جهت باید سعی کنند اطلاعات درست به مردم بدهند و آنچه که مورد علاقه و رضایت آنهاست را فراهم کنند که متاسفانه بعضیها این اصل مهم را رعایت نمی کنند.

س:اشاره کردی به بعضی از خبرنگاران که مسیر درستی را نمی روند.آیا خبرنگاران پاپاراتزی را تایید می کنی؟ فکر می کنی خبرنگاران حق دارند به مسائل خصوصی بازیکنان بپردازند؟

ج: من نظری ندارم فقط امیدوارم خدا آنها را به راه راست هدایت کند.من معتقدم که اگر قرار است در مقوله ورزش فعالیت کنیم, تنها و تنها باید در هیمن رابطه خبرنگاری کنیم و کسی حق ندارد به حریم خصوصی بازیکنان راه پیدا کند.مسائل خصوصی اسمش رویش است , به خبرنگاران چه ارتباطی دارد که مسائل خصوصی بازیکنان چه چیزی هست؟ورود به این مسائل هیچ دردی را از فوتبال و مشکلات آن حل نمی کند و تنها ایجاد حاشیه های بی فرجام را باعث می شود.

س: چقدر برنامه های ورزشی تلویزیونی را دنبال می کنی؟

ج:متاسفانه زیاد فرصت دیدن برنامه های تلویزیونی را ندارم . اما سعی می کنم فوتبالهای مهم روز دنیا را از طریق تلویزیون ببینم.

س:به طور خاص در مورد برنامه پربیننده 90 چه نظری داری؟ برخی موضع پرحاشیه این برنامه را به ضرر فوتبال ایران می دانند و از طرفی عده ای هم این گونه برنامه سازی را لازمه پوست اندازی و پیشرفت فوتبال قلمداد می کنند...

ج: من با برنامه 90 و موضع آن موافقم. با آنکه همیشه فرصت دیدن این برنامه را ندارم , اما هر وقت که آن را دیدم آن را پسندیده ام . فکر می کنم برنامه تاثیرگذاری است و به نفع فوتبال کشورمان حرکت می کند.

س: خب! ضمن تشکر از اینکه در حدود بیشتر از دو ساعت به سوالات ما جواب دادی , اگر صحبتی باقی مانده , منتظریم که بشنویم!

س:علی کریمی چگونه کریمی شد؟ در واقع چه راهی را طی کردی تا به این نقطه رسیدی؟